بهاربهار، تا این لحظه: 2 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

خاطرات کودکی بهار

دخترم معجزه خدا به من و باباش بود. برای دخترم مینویسم تا بعدها یادگاری بماند برایش😍😍

اولین اصلاح موی سر

یه مدتی بود موهات کوتاه بلند شده بود و داشت میومد جلو چشات .چون حالت موهات پسرانه است بهت تل یا گیره نمیومد .منم تو یه حرکت انتحاری روزی که رفتیم خونه مامان جون تو رو بردمت آرایشگاه و چون خواب بودی موهات راحت مرتب شدو کمی کوتاه کردیم.مبارکت باشه اولین اصلاح موهات عزیزم. ۱۱ آبان ۱۴۰۰ ...
19 آبان 1400

سوراخ کردن گوش

امروز با عمه شهناز رفتیم دکتر تا گوش هاتو سوراخ کنیم.انگار خودتم فهمیده بودی که ترسیدی و گریه کردی چون هنوز بهت دستم نزدن .منم ترسیده بودم و گریه میکردم یه لحظه میخواستم بردارم و بیام بیرون ولی عمه گفت اگه الان سوراخ نشه بعدا اذیت میشه الان درد نداره.خلاصه تا دکتر گوشتو سوراخ کرد من نصف عمرشدم.خوب شد بابا نبود وگرنه منو میکشت. زود تموم شد و اومدیم .تو ساکت شده بودی و من هنوز میلرزیدم و گریه میکردم .خداروشکر به خوبی تموم شد ولی چیزی به بابا نگفتیم که چقد اونجا گریه کردیم. ...
5 آبان 1400
1